ای جان به فدای رخسار مهدوی تو عباس من! . خدا میداند که چه قدر دلم میخواست واگویه ای منظوم با تو داشته باشم رب العالمین را شاکرم که امروز که برای اولین بار، چشمان گنهکارم به قاب چشمانت در این تصویر خیره و مبهوت ماند آن آرزو، محقق و آن واگویه جوشش گرفت:

 

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گرگ دريا Korry تبلیغات آگهی در کرج اسکلت فلزی بلاگ سخن آشنا قلعه پول وینت بلاگ دلنوشته های من ده روز مهر گردون یه مامان که نمیخواد فقط مامان باشه