امروزه طبق اصول انتخابات دموکراتیک غربی، رای اکثریت، موجد حق است و همین که اکثریت یک جامعه بر نظری متفق النظر و القول شوند همین وضعیت، به زعم ایشان، تولید حق برای ایشان (اکثریت) می کند. در حالی که طبق آموزه های دینی، حق، واقعیتی خارجی است یعنی خارج از نظر  و رای بشری باید در جست و جوی آن بود. چرا که حق تنها نزد خداست و خدا هم «واحد» بوده و به لحاظ فلسفی خدا خارج از انسان و عاَلم رای و نظر انسان وجود دارد. فی الجمله حق غربی تابع نظرِ انسانی است و این دقیقا نقطه مقابل برداشت و تلقی دینی از مقوله حق است. در تشریح دقیق این مسئله باید گفت که باطن بشر به صورت بالقوه توان دست یابی به حق به عنوان یک واقعیت خارجی را دارد اما این توان باید به فعلیت برسد که متاسفانه این فعلیت برای «اکثریت»، غیر محتقق است. یعنی اکثر مردمان جهان به ظاهر امور و اشیاء و نه حق و حقیقت اشیاء و امور، دسترسی و شناخت دارند. علاوه بر این، اکثریت (آن هم آن گونه که در غرب بر آن تمرکز می شود) تاکید بر عقاید انسانی مستقل از منبع لایزال الهی است  و نهایتاً موجبات مواجهه با انبوهی از ظوهر را فراهم می کند که این، غیر از دستیابی به حق و حقیقت است. در خوشبینانه ترین حالت، باید گفت که اگر چنانچه نظر اکثریت مطابق با حقیقت (به مثابه یک واقعیت خارجی) باشد آنگاه نظر اکثریت با حق برابری می کند اما این وضعیت، (تساوی حق و حقیقت با رای اکثریت)، ذاتیِ اکثریت نیست و این چنین وضعیتی مختص جامعه موعود بعد از ظهور است و در کل رای اکثریت، نمی تواند تضمینی برای کشف و اعاده حق باشد. جهت تشریح دقیق مطلب فوق ذکر این نکته لازم است که رای مردم، مشروعیت می دهد اما حقانیت نمی آفریند چرا که فطرت انسان هرچند بالقوه طاهر است اما خلقت انسان به گونه ایست که با ورودش به طبیعت (دمیدن روح به جسم) بویژه اگر عقلش مستقل از مبنع الهی به کارگرفته شود، خود به خود مایه حجاب فطرت و مانع کشف کشف حقایق توسط انسان،خواهد شد.


*****مطلب فوق، تشریح نویسنده تارنما از برخی نکات کتاب «حکومت فرزانگان» اثر «شهید سید مرتضی آوینی» بود*****


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سیستم همکاری در فروش- سامانه کسب درامد silvercoder خرید اینترنتی Daniel پمپ شناور خانه ای زیباتر طنز ســیــمــای نــدوشــن Tyson Tina